loading...
مشاور روز
پیغام خوشامد گویی

با عرض سلام خدمت شما بازدید کنندگان عزیز
این سایت به مدیریت جواد کریم زاده(مشاور)

در زمینه مسائل خانوادگی ، تحصیلی ، جنسی و ... راه اندازی گردیده و در اختیار شما قرار گرفته است
در صورت بروز هرگونه مشکل میتوانید به روشهای زیر با مدیریت سایت ارتباط برقرار نمایید

مکالمه انلاین از طریق یاهو مسنجر یا ارسال ایمیل به

آیدی مدیریت سایت :moshaver_karimzadeh@yahoo.com

ارتباط تلفنی با مدیریت سایت که در صورت عضویت میتوانید شماره رادریافت نمایید
 و یامراجعه حضوری در کلینیک با تماس و هماهنگی قبلی
با عضویت و ارائه نظراتتان ما را در اداره بهتر سایت یاری نمایید

نحوه عضویت و استفاده از مطالب
جواد کریم زاده بازدید : 450 چهارشنبه 29 بهمن 1393 نظرات (0)

ناهنجاری رفتاری

 

شناخت مشكلات و ناهنجاريهاي رفتاري از رشته هايي است كه اهميت آن از نيمه دوم قرن حاضر شروع مي شود ولي با اين وجود اين موضوع هميشه در طول تاريخ روانشناسي و روانپزشكي مورد بررسي بوده و بطور مستمر ادامه داشته است اما در سالهاي اخير اين موضوع اهميت خود را بيشتر روي تحقيقات، طبقه بندي، شناخت علل و ملاكهاي تشخيصي بنا نهاده است و در اين زمينه مطالعات و فعاليتهاي گسترده اي درباره كودكان و نوجوانان انجام شده است. اين خواسته كه كيفيت زندگي مردمان گوناگون از جمله جوانان و نوجوانان بهبود يابد و نگرانيهايي كه عملاً درباره نارساييهاي كودكان و نوجوانان وجود دارد موجب شده تا اختلالهاي رفتاري كودكان و نوجوانان مورد توجه بيشتري قرار بگيرد و دانش تعليم و تربيت و روان شناسي در يكي دو دهه اخير افقهاي روشن و اميد بخشي را بر روي طرفداران اين علم گشوده است. اكنون در سراسر جهان هزاران هزار دانشمند و متخصص و معلم تحصيل كرده خود را با دستاوردهاي اين علوم مجهز ساخته اند و در كار آموزش و رشد كودكان و نوجوانان شركت دارند. در بين كودكان و نوجوانان گروهي هستند كه دچار پريشانيهاي عاطفي و اختلالات رفتاري مي باشند. احتمالاً اصطلاحات «مشكلات رفتاري»، « آشفتگي هيجاني» و بيماريهاي رواني را شنيده ايد اما اگر بخواهيد آنها را دقيقاً تجزيه و تحليل يا تعريف كنيد، اين اصطلاحات مبهم و كلي به نظر مي آيد، بنابراين ضروري به نظر مي رسد براي رفع اين ابهام به جزئيات اختلالات رفتاري توجه بيشتري صورت گيرد.

با مفاهیم کار بردی در این مطلب آشنا شویم :

 

ناهنجاري هاي رفتاري: هرگونه انحراف وواگرائي ازحدمعمول ومتوسط.اين اصطلاح به صورگوناگون دررابطه باانحراف هاي كاملا كمي درتحليل هاي آماري ونيزالگوهاي رفتاري منحرف افرادبه كاربرده مي شود.

رفتار بهنجار: درموردرفتار بهنجارتعريف مشخصي ارائه نگرديده است ولي وقتي فردي به شيوه واقع بينانه عمل مي كند،انعطاف پذير،انساني مؤثر،اجتماعي است ،اززندگي لذت مي بردوازپختگي لازم برخورداراست رفتاري بهنجار دارد.

اختلال رفتاري: اين اختلال به گروهي از اختلالات روان پزشكي د ركودكان و نوجوانان اطلاق مي شود كه ثانوي بر بيماري جسمي، معلوليت يا اختلالات تشنجي نبوده و جزئي از پيسكوز يا پيسكونووز معيني نيست. اختلالات رفتاري اولين واكنش در مقابل محيط نامساعد تلقي مي شوند و به انحاء گوناگون تظاهر مي كنند.

خود بيمارانگاري:در اين اختلال فرد نگران سلامت خود و ابتلا به اختلالات بدني فرضي است ويژگي عمده اين افراد شكايات مختلف درباره بيماريهاي بدني است، شكاياتي كه به الگوي مرضي منطقي محدود نمي شود.مشخصه اين نشانگان در شرايط باليني، اشتغال ذهني با بدن و ترس از بيماري و مريضي است اگرچه ماهيت چنين ترسهايي معمولاً هذياني نيست، اما پايدار  هستند.

افسردگي:افسردگي حالتي است كه در آن دلسردي و ماتم بر زندگي شخص سايه مي افكند. اين احساس ها ممكن است با احساس بي ارزشي و پوچي زندگي همراه گردد. خميدگي قامت، پايين بودن سر، حالت چهره محزون و صداي يكنواخت همگي حاكي از افسردگي است كه فرد تحمل مي كند.افسردگي سرماخوردگي بيماري رواني است. تقريباً همه، حداقل بصورت خفيف احساس افسردگي كرده‏اند. احساس دمغي، بي حوصلگي، غمگيني، نااميدي، دلسردي و ناخشنودي، همگي تجربيات افسردگي رايج هستند.

هيستري: افراد مبتلا به اين اختلال خواهان جلب توجه ديگران نسبت به خود هستند، خيلي زود توسط رويدادهاي بي اهميت و بي معني برانگيخته مي شوند و تظاهرات هيجان انگيز نشان مي دهند. اين افراد همواره در جستجوي تحسين ديگران هستند. و در فريفتن ديگران با تظاهرات و رفتارهاي خود بسيار ماهرند و به راحتي مي توانند خود را گرم و صميمي نشان داده به ديگران نزديك شوند.

انحراف رواني اجتماع: شاخص اين اختلال نگرش طمع كارانه نسبت به ديگران است. نوعي عدم حساسيت و بي تفاوتي نسبت به حقوق ديگران كه با دروغ گفتن، دزدي كردن، تقلب كردن، و چيزهاي بدتر از آن مشخص مي شود. افراد مبتلا به اين اختلال براي اعضاي خانواده و دوستا نشان ناراحتي ايجاد مي كنند، ولي عمدتاً اين خود آنها هستند كه رنج مي برند.

اختلال شخصيت پارانوئيد:علائم برجسته اختلال شخصيت پارانوئيد عبارتند از: عدم اعتماد و شكاكيت نافذ نسبت به ديگران، بطوري كه انگيزه هاي آنان بدخواهانه تعبير شود. بدون دليل كافي ظن مي برد كه ديگران از او سوء استفاده مي كنند. در اعتماد به ديگران مردد است چون مي ترسد از اطلاعات او برعليه خودش استفاده شود.

اختلال ضعف رواني: علائم برجسته اين اختلال آشفتگي و ناراحتي رواني است؛ افراد مبتلا به اين اختلال آشفتگي بيشتري دارند و بسيار مضطرب، تنيده و بي تاب هستند حتي به خاطر مشكلات كوچك هم زياد احساس نگراني مي كنند و ترسو و بيمناك هستند آنها افرادي عصباني و نگران هستند.

 ( هيپوكندري):به معناي عادت مزمن، تمارض و شكايت از مرض است.

اسكيزوفرني: اختلال فكر و خلق ناآرام است. اين اختلال فكر به صورت دشواري در حفظ و تمركز و توجه و در تشكيل مفاهيم آشكار مي شود. اين مي تواند به برداشتها و عقايد غلط، به مشكلات عظيم در درك واقعيت، و به مشكلات مشابه در زبان و ابراز هيجاني بينجامد.

مانيك: شروع دوره مانيك معمولاً كم و بيش ناگهاني است و خلق شنگول، افكار شتابان، اعمال پرهيجان، و بيخوابي ناشي از آنها كاملاً با عملكرد عادي فرد مغاير است. ماني از چهار مجموعه نشانه ها برخوردار است. نشانه هاي هيجاني، شناختي، انگيزش و تنش.

تنش و بي قراري:فعاليت زيادحركتي همراه بااحساس تنش دروني است .اين فعاليت معمولاغيرسازنده وتكراري است وشامل رفتارهايي مانندراه رفتن،ناآرامي ،فشردن دستها،چنگ زدن لباسهاوناتواني درآرام نشستن است.

اضطراب: ترسي كه ويژگي آن انتظار خطر نامشخص، وحشت، دلهره يا تشويق است و معمولاً به واكنش اضطراري« جنگ يا گريز» مي انجامد. در نظريه روانكاوي اضطراب عذاب رواني است كه از تعارض بين فرآيندهاي گوناگون شخصيت ناشي مي شود.

انديشناك در مورد وضع جسماني: نگراني هاي مربوط به سلامتي يعني افرادي كه منكر سلامت جسمي مطلوب هستند و اشتغال ذهني زيادي به كاركردهاي بدني دارند و احساس مي كنند زياد خسته هستند و توانايي ندارند و نشانه هاي جسماني خاصي را گزارش مي دهند.

حركات كليشه اي: رفتار حركتي تكراري، ظاهر جبري و غيركاركردي ـ نظير جلو و عقب دادن تنه، كوبيدن سر، گاز گرفتن خود، ور رفتن و تكان دادن دست.

تيك:تيك ياانقباضات عضلاني غيرارادي كه به صورت عادت وبدون هدف دركودكان ظاهرمي شود مثل تيكهاي چشمي ،تيك گردني به شكل تكان دادن بي اراده گردن وسر،تيك هاي مختلف بين دستهاوهمچنين بين تنه.

بزرگ منشي:ارزيابي  مغرورانه ازارزش ،قدرت دانش ،اهميت وهويت خويش است،هرگاه اين حالت افراطي باشد. بزرگ منشي ممكن است ابعادهزياني پيداكند. 

خودسري ياگوش نگيري :كودكان مبتلا بي آنكه  متوجه عواقب رفتارخودباشند ويااينكه مسئوليتي درموردآن قبول كنند ،هركاردلشان مي خواهدانجام مي دهندوهمه اميال وخواسته هاي خودرا سريعاوبي محابابرآورده مي كنند.آنان به حرف كس گوش نمي دهند.

احساس گناه وبي ارزشي : افرادي كه داراي احساس گناه هستند اغلب كمبودها ونارساييهايي درزمينه هوش ،جذابيتهاي بدني ، سلامتي ومهارتهاي اجتماعي رابه خودنسبت مي دهند احساس بي ارزشي اغلب بااحساس گناه عميق همراه است كه فردشكستهاي گذشته وحال خودرابزرگ مي نمايدوهرگونه نقص ونارسائي رابه خودنسبت مي دهد.

گوشه گيري يا انزواطلبي : رفتارگوشه گيرياانزواطلبي بعنوان يكي ازناهنجاري هادركودكان ونوجوانان محسوب مي شودكه عبارت است ازكناره جويي ياگوشه گيري بيمارگونه ازبرقرارنمودن تماس باافراد وشركت درگرفتاري هاي اجتماعي ،تقليل يافتن علائق ذهني وعاطفي به محيط خارج راگويند اين عارضه ممكن است دربيماري روان گسيختگي يااسكيزوفرني وافسردگي ديده شود.

خصومت عناد :رفتارهاي هستندكه جنبه منفي ونفرت ومبارزه دارند.مظاهراين رفتاردرانقلاب عليه نظام خانوادگي،مقاومت دربرابر سلطه بزرگسالان وعصيان ازاوامرمشاهده مي شود.فردمخالفت خودرابه شكل سفت كردن اعضاومخالفت بااوامر بزرگسالان ظاهرمي سازد.

شيوع: عبارت است از تعداد موارد يك بيماري يا ديگر شرايط خاص در يك جمعيت معين در يك زمان خاص(يكسال) كه اغلب به معني شيوع نيز به كار مي رود.

 

اصطلاح« اختلالات رفتاري» كه نتيجه بارز آشفتگي هيجاني است بيشتر براي كساني كه دچار تضاد هستند به كار مي رود. در جوامع امروزي نابسامانيهاي خانوادگي، كمبودهاي آموزشي و پرورشي و بهداشتي، جا به جا شدن گروههاي اجتماعي و فشارهاي ناشي از آن، رشد نامعقول جمعيت، مهاجرتهاي بي رويه و آوارگي، فقر و اعتياد گسترده، دل آزردگي و افسردگي و پرخاشجويي و شكوه گريهاي حاصل از غيبت يا فقدان سرپرست در بسياري از خانواده ها و همچنين ناآگاهيهاي ديرپايي اولياي كودكان براي مقابله عملي عاقلانه با فشارهايي كه زندگي جديد و ناآشنا و پيچيده كنوني بطور مستقيم و غيرمستقيم بر روانهاي نوجوانان وارد مي آورد باعث شده كه اختلالهاي رفتاري در بين جوانان و نوجوانان وسعت يابد، دوره نوجواني و جواني دوره‏اي پيچيده و مخاطره انگيز است كه گذر از اين مرحله مقارن با دوره بحران و بلوغ است و روانشناسان نيز ابعاد گوناگون اين دوره را توصيف و همواره توان خود را در چاره جوئي براي حل تعارضاتي مصروف نموده اند كه در واقع برآيند طبيعي اين دوران محسوب مي شود. در چنين وضعيتي جا دارد كه متخصصان تعليم و تربيت به ويژه دست اندركاران تعليم و تربيت جوانان هر چه نيرو، تجربه و دانش دارند به كار گيرند تا ناهنجاريهاي عاطفي و رواني را در نوجوانان به حداقل برسانند. از آنجا كه نوجوانان و جوانان بخش قابل توجهي از اوقات خويش را در مدارس سپري مي كنند مشكلات آنها مي تواند به محيط آموزشگاه تسري يابد، كه اين مشكلات گاهي به شكل ناهنجاريهاي رفتاري بروز مي كند ناهنجاري يعني انحراف از هنجارهاي جامعه و رفتارهايي كه از آنچه ديگران در آن جامعه انجام مي دهند متفاوت باشد. كه البته از نظر نوع رفتار نيز افراد متفاوت مي باشند.

لزوم آگاهي از شيوع و تنوع اين ناهنجاريها در ميان دانش آموزان مشغول به تحصيل در مقاطع مختلف تحصيلي براي مديران سطوح كلان، مسئولين مناطق و مدارس كاملاً روشن و بديهي است و كودكان با اختلالات رفتاري، بنابرماهيت رفتارهايشان، احتياجات رواني، تربيتي، و آموزشي متفاوتي از ساير كودكان دارند. لذا براي آموزش، تربيت و بازپروري و ترميم رفتارهاي آنان لازم است دسته بندي اين اختلالات با توجه به انواع دشواريهاي رفتاري آنان،‌ تعيين شود.

فرد نابهنجار به معناي وسيع كلمه به شخصي اطلاق مي شود كه منابع عقلي، تعادل رواني و رفتار معمولي او از اندازه فرد و قاعده عمومي به دور است و در اين معناي وسيع مي توان تقريباً تمام آسيب شناسي رواني را گنجانيد. اما در عمل اين مفهوم براي مشخص كردن كودكان و نوجواني كه به علت تأخير عقلي با حالت نوروزي يا اختلالات كم و بيش شديد شخصيتي، مشكل ساز با زندگي خانوادگي و اجتماعي دارند اطلاق مي شود. در هر سال با دانش آموزاني كه دچار افت تحصيلي هستند و يا دانش آموزاني كه بنا به نظر اولياي مدرسه بي انضباط و داراي اخلاق ناپسند هستند و در خانه و مدرسه ديگران را مورد آزار و اذيت قرار مي دهند روبرو هستيم. در نگاه اول به نظر مي رسد كه اين گروه دانش آموزان بي استعداد و خالي از قابليتهاي علمي، تحصيلي هستند و يا اينكه آنها را سركش و بي انضباط مي دانند. بدون آنكه از ويژگيهاي روحي و رواني آنها آگاهي داشته باشند و اين طرز فكر به رفتارهاي نابهنجار دامن زده و باعث شدت بخشيدن به آنها مي شود. در حالي كه انجام پژوهشي نسبتاً جامع در اين زمينه مي تواند علت چنين رفتارهايي را مشخص كند و شايد در خيلي مواقع بر چسب بي استعدادي را از پيشاني آنها برداشته و با بررسي ويژگيهاي رواني آنها را شناخته و در رفع و درمان آنها بكوشد.

در يك مطالعه سراسري گزارش شده است كه يك نفر از هر هفت نفر كه در ايالات متحده زندگي مي‏‏كنند، زماني در طول عمر خود، نيازمند كمك تخصصي به خاطر اختلال روانشناختي  مي باشند. اين اختلالات شكلهاي گوناگون دارند. از علائم نسبتاً خاموش كه اساساً فقط بر شخص مبتلا تأثير مي گذارند گرفته، تا رفتاري كه بطور جدي حقوق ديگران را مورد تجاوز قرار مي دهند.

مروري بر مطالعات همه گير شناسي سه دهه گذشته نشان مي دهد كه ميزان شيوع ناهنجاريهاي رفتاري در كشورها و فرهنگهاي مختلف، به علت تفاوت در روشهاي نمونه گيري، انواع ابزارهاي مورد استفاده، تكنيكهاي مصاحبه و نوع نظام طبقه بندي متفاوت و متنوع گزارش شده است. و از نظر آماري دانشمندان اختلالات رفتاري را با ارقامي چون %2، %8، %10، %5،‌ %20 و %24 برآورد مي كنند.

آنچه مسلم است درصد و ميزان شيوع ناهنجاريها در جوامع و فرهنگهاي مختلف با يكديگر متفاوت است. سالهاست كه دولت فدرال رقم 2 درصد از كل جمعيت دانش آموزان را به عنوان اختلالات رفتاري شديد برآورد مي كند. بر خلاف اين آمار، مطالعات قابل قبول در آمريكا و تعداد زيادي از كشورهاي جهان نشان داده اند كه حداقل بين 6 تا 10 درصد كودكان و نوجواناني كه در سنين مدرسه هستند داراي مسائل شديد عاطفي، رفتاري مي باشندهمچنين شايع ترين مسأله اي كه از طرف مبتلايان به اختلالات رفتاري مطرح شده است اختلالات رفتاري نظير پرخاشگري و تجاوز است كه نسبت تعداد پسران در مقايسه با دختران 5 بر يك يا بيشتر است. بطور كلي گرايش پسران بسوي رفتارهاي پرخاشگرانه بيش از دختران است.

نگاهي به پژوهشهاي انجام شده در داخل كشور به شناخت ابعاد مسئله مورد نظر كمك مي كند!

پژوهشي در مورد همه گير شناسي اختلالات سلوك در سال 1377 توسط بهره دار روي دانش آموزان ابتدايي در مدارس عادي شهر شيراز انجام شد، كه نشان مي دهد 8/17 درصد از اعضاي گروه نمونه داراي اختلالات سلوك و هيجاني هستند و اختلال هيجاني با 7 درصد شايع ترين طبقه و در دخترها بيشتر است و ميزان اختلال سلوك در پسران بيشتر از دختران است.

باقري با تحقيقي در سال 1372 ميزان شيوع اختلالات رواني را در افراد بالاي 15 سال مناطق روستايي با حجم نمونه 400 نفر با استفاده از آزمون scl-90-R مورد مطالعه قرار داد 5 نفر يعني 5/12 درصد افراد مورد مطالعه دچار انواع اختلالات رواني بودند.

كوكبه(1372) ميزان شيوع اختلالات رواني را در مناطق روستايي آزاد شهر تبريز به حجم 425 نفر با آزمون scl-90-R مورد مطالعه قرار داد، مجموعاً 13 درصد افراد دچار اختلال بودند. اختلال اضطرابي 5/6 درصد و اختلال خلقي 8/4 درصد بوده،‌ نتايج تحقيقي كه در سال 1376 توسط خسروي و همكاران به منظور بررسي نقش سوگ در شيوع ناهنجاريهاي رواني نوجوانان انجام شد نشان مي دهد وقايعي همچون مرگ نزديكان، به ويژه پدر و مادر منجر به بروز افزايش علائم اختلال استرس پس از سانحه، افكار وسواسي، اضطراب تعميم يافته، ضديت و نافرماني، بيش فعالي و كمبود توجه، ترسهاي مر  ضي خاص، اضطراب اجتماعي، اختلال سلوك و تيكهاي صوتي در نوجوانان مي شود.

در تحقيقي نيز كه ناصح در سال1379 با عنوان بررسي و تنوع اختلالات رفتاري روي شاگران راهنمايي شهرستان كاشان اجرا كرده است نشان مي دهد كه شيوع اختلالات روان رنجوري و رفتار ايذايي در گروه نمونه بيش از آمار منتشره در منابع رسمي است و شايع ترين اختلالات روان رنجوري در دانش آموزان گروه نمونه اضطراب مفرط انزوا طلبي است. در رفتار ايذايي فزون كنشي و نقص در توجه با 5/10 درصد شايع ترين اختلال است.

با توجه به تحقيقات مورد اشاره در داخل و خارج كشور پيرامون مسئله مورد نظر عمده ترين اختلالات رفتاري دانش آموزان عبارتند از: اضطراب مفرط، انزوا طلبي، فزون كنشي، پرخاشگري فردي، روان رنجوري، اختلالات جنسي و رفتار ايذايي.

مشكل اساسي اين است كه فقدان اطلاعات لازم باعث شده كه برنامه ريزي، تصميم گيري در چنين شرايطي كاملاً نامعقول و غيرمنطقي باشد. و تمام كارشناسان و برنامه ريزان در اين مورد اتفاق نظر دارند كه هر گونه برنامه ريزي مستلزم اطلاعات و آمار و ارقام در اين زمينه است. به عبارت ديگر يكي از بزرگترين كمبودهاي آموزش و پرورش ايران كمبود پژوهشهايي است كه از طريق آنها مي توان معضلات پيچيده اين نهاد را مرتفع ساخت.

با توجه به آمار منتشره از سوي سازمان بهداشت جهاني يك سوم جمعيت كل جهان را كودكان و نوجوانان زير 15 سال تشكيل داده اند كه 83 درصد آنها در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند، بخصوص در كشور ما كه جمعيت جوانتري دارد بيشترين گروه سني جمعيت به كودكان و نوجوانان تعلق دارد. همچنين مطالعات مربوط به حيطه بهداشت رواني نشان مي دهد كه پيشگيري از وقوع بيماريها و اختلالات بسيار كم هزينه تر از درمان مي باشد.از آنجايي كه اختلالات رفتاري در مقايسه با بيماريهاي جسماني از پيچيدگي بيشتري برخوردارند، امكان تشخيص صحيح و درمان قطعي اين اختلالات نيز ضعيف تر است. و رفتار انسان حتي رفتاري كه از بهنجار متفاوت است چيزي است كه هر كسي مي تواند ادعا كند معلوماتي در مورد آن دارد و مردم بر حسب تجارب شخصي برداشتهاي خاصي به ويژه در مورد ناهنجاريها دارند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما سایت بیشتر در مورد چه مطالبی باشد؟
    در مورد مسائل خصوصی بیشتر با چه کسی راحت تر هستید؟
    راهنمایی چه کسی می تواند در زندگی و در هر زمینه ای کار سازتر باشد؟
    آیا در مورد دوستی با جنس مخالف با خانواده راحتید؟
    آیا دوستی با جنس مخالف مانعی برای پیشرفت شما نشده است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 108
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 28
  • آی پی امروز : 117
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 264
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 281
  • بازدید ماه : 352
  • بازدید سال : 3,123
  • بازدید کلی : 92,165
  • جواد کریم زاده مدیریت سایت

    dsc02670.jpg

    پیغام مدیر سایت

    سلام کاربر عزیز

    ممنون که به سایت خودت سر زدی

    امیدوارم لحظات خوشی در کنار ما داشته باشی

    منتظر نظرات کارساز شما هستیم

    با عضویت در سایت همراه ما باشید

    http://moshavererooz.ir/