افکار مثبت
افکار انسان اهمیت بسزایی در زندگی خواهد داشت. در واقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد خود در انسان ، انسان را از سایر موجودات متمایز میسازد تاثیرات عمیقی نیز روی زندگی او خواهد گذاشت. چیزی که نحوه زندگی انسانها را مشخص می کند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع. سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می برد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود.مثبت اندیشی به ما کمک می کند که بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، کار و زندگی خود ایجاد کنیم .
امام علی علیه السلام می فرمایند: «خوش گمانی موجب کم شدن اندوه میشود .» زیرا اندیشه ها وپندارهای ما است که زندگی ما را شکل میدهد و هرکس رفتار های دیگران و حوادث زندگی را با توجه به باورهای وبینش خاص خود تفسیر و توجیه میکند ، به همین دلیل در متون دینی سوءظن یکی از رذایل اخلاقی شمرده شده است و خداوند در قرآن کسانی که گمان بد به حوادث می برند را سر زنش میکند:«و شما گمان بدی بردید و شما از هلاک شدگان هستید » .
انوع افکار انسان
در یک طبقه بندی بسیار ساده افکار انسان در دو مقوله مثبت و منفی دسته بندی میشود. این نوع از دسته بندی بسیار مورد توجه روانشناسان مشاوره و بویژه مشاورانی است که دیدگاه شناختی دارند. این دسته بندی دو نوع افکار مثبت و منفی در انسان شناسایی میشود و اعتقاد بر این است که غلبه هر یک از آنها بر ذهن فرد شیوه زندگی او را در حدی وسیع نشان میدهد. بطوری که همین افکار ساده به راحتی ممکن است موجب تفاوت سبک زندگی فرد با سایرین ، یا با خود او در مراحل مختلف شود.
افکار مثبت انسان
بر اساس این دسته بندی افکار مثبت آن دسته از افکاری را شامل میشود که تاثیرات مفیدی بر ذهن و رفتار فرد به جای میگذارند، هدایت کننده هستند و اغلب موجبات زندگی دلپذیر را فراهم میسازند. افرادی که دارای چنین افکاری هستند کمتر در دام استرس و فشار روانی گرفتار میشوند و یا حداقل به راحتی خود را میتوانند از چنین شرائطی رها کنند. این افراد اعتماد به نفس بالاتری دارند، دید خوبی نسبت به خود دارند و بطور کلی افکار آنها حول و حوش خوب بودن ، سالم بودن و واقع بین بودن دور میزنند.
نمونهای از افکار مثبت
* من در موارد مختلف پیروز بودهام هر چند شکستهایی نیز داشتهام.
* من فرد کارآیی هستم.
* لازم نیست همه مثل هم باشند.
افکار منفی انسان
افکار منفی تحریک کننده هیجانات منفی در انسان هستند. که اغلب در اثر وقایع بیرونی که بار منفی دارند برای افراد ناراحت کننده هستند راه اندازی میشوند. این افکار چسبندگی فوقالعادهای در ذهن انسان دارند و درگیری و مشغله شدیدی برای صاحب خود ایجاد میکنند. افتادن در چرخه این افکار و عدم تلاش برای خارج شدن از این چرخه اغلب مشکلات جدی روانی را ممکن است به بار آورد. روانشناسان شناختی معتقدند اغلب اضطرابها و افسردگیها ، اختلالات ارتباطی ، مشکلات زناشویی و انواع مسائل دیگر از زندگی فرد ناشی از غلبه افکار منفی بر ذهن فرد است. بر این اساس هدف آنها گسترش حوزه و قلمرو افکار مثبت و به عبارتی مثبت اندیشی در افراد است.
نمونهای از افکار منفی
* من همیشه شکست میخورم.
* من فرد به درد بخوری نیستم.
تعريف تفكرات نا معقول چنين است:
1- افكار انعطاف ناپذير
2- دور از واقعيت
3- غير منطقي
4- مخل بهداشت رواني
افكار خود را متحول سازيد
اكنون به تعدادي از طـرز تـفـكرات نامعقول توجه كرده و سعي كنيد براي دستيابي به يك زندگي شادتر از آنها اجتناب ورزيد:
1- من بايـد مـورد پـذيرش و محبوب همگان باشم تا بتوانم احساس خوشايندي نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن، ترك شدن و تنها ماندن خيلي هولناك است.
2- من بايد در تمام زمينه ها لايق و كارآمد باشم ، شكست بسيار وحشتناك ميباشد.
3- هنگامي كه اتفاق ناگواري روي ميدهد من چاره اي جز اندوهگين شدن ندارم.
4- اگر كسي مرا مورد انتقاد قرار ميدهد به مفهوم آن است كه ايرادي در من وجود دارد.
5- من همواره بايد ديگران را از خودم راضي نگاه دارم و مطابق خواسته و ميلشان رفتار كنم.
6- من اساسا از ديگران پايين تر ميباشم.
7- زندگي و يا ديگران بايد همواره انتظارات مرا برآورده سازند.
8- مـن در زنـدگي محـكوم به افسردگي، نااميدي و بدبختي مي باشم چون مـشـكلات زندگي من لاينحل مي باشند.
9- همواره بايد كارها بر وفق مراد من پيش بروند.
10- هميشه زندگي و مردم بايد منصفانه با من رفتار كنند.
11- مـن در زندگي محتاج شخصي هستم - يك شخص خاص - تا در كنار او باشم و بـه او تكيه كنم - چون من به تنهايي قادر به انجام كاري نيستم.
12- براي من آسانتر است زمـاني كـه به مشكلات زندگي فكر نكنم تا اينكه با مشكلات روبرو شده و مسئوليت حل آنها را بر عهده بگيرم.
13- افـراد بد و شرور بـايد مـجازات شـده و فـورا بـه سـزاي اعـمالـشان برسند. اگر چنين نشود من از كوره در خواهم رفت.
14- عوامل خارجي مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالي و سرنوشت دليل بدبـخـتيها و ناراحتيهاي من مي باشند. از آن گذشـتـه مـن هيـچ كنـترلي بروي اين عوامل خارجي نداشته بنابراين هيچ كاري براي افسردگي و نگون بختي خودم نميتوانم انجام دهم.
15- من هميشه بايد بي عيب و كامل بوده و از ديگران برتر باشم. كـمـال گـرايي يكي از مهمترين عوامل تنش زا است. كمالگرايي انواع گوناگوني دارد:
كمالگرايي در اخلاقيات: من هيچگاه نبايد مرتكب خـطا و يـا گـناهي شوم و اگر چنين شود قادر به بخشش خود نمي باشم.
كمالگرايي درعملكرد: براي آنكه يك فرد ارزنده باشم بايد هميشه در همه امور موفق گردم.
كمالگرايي در هويت: مـردم هيچگاه فرد آسيب پذير و خطا كـاري هـمچون من را مورد پذيرش قرار نميدهند.
كمالگرايي در احساسات: من همواره بايد خوشحال و شادمان باشم - بـايد قـادر بـه كنترل احساسات منفي خود بوده و هيچگاه احساس افسردگي و اضطراب نكنم.
كمالگرايي در عشق: دو فردي كه عاشق يكديگر هستند هيچ گـاه نـبايـد بـا يـكـديـگر بحث و مشاجره كنند و يا آنكه از دست هم عصباني شوند.
كمالگرايي در زيبايي: چون من كمي اضافه وزن دارم فرد زشت و نازيبايي ميباشم.
16- فيلتر كردن: شـما تنها جنبه منفي پيشامدها را مشاهده كرده و آنها را زير ذره بين قرار مي دهيد در حالي كه جنبه مثبت آن را فيلتر كرده و حذف مي نماييد.
17- تفكر دو قطبي: همه چيز يا سياه است يا سفيد، بد است يا خوب - يا شـما كـامل مي باشيد و يا آنكه يك ناكام و شكست خورده - هيچ حد وسطي وجود ندارد.
18- تعميم افراطي: شما به يك نتيجه گيري عمومي مبـتـني بـر يـك واقـعـه واحـد دست مي يابيد. به محض آنكه براي شما يك حادثه ناگوار روي دهد چنين مي پـنـداريـد كـه آن بارها و بارها تكرار خواهد شد.
19- خـوانـدن فكر: بدون آنكه حرفي زده شود، پيـش داورانه از احـسـاس ديـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهي داريد.
20- فاجعه آميز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصيبت و حوادث ناخوشايند را مي كـشـيد. كافيست از حادثه ناگواري مطلع گرديد. آن وقت خواهيد گفت: نكند سر من هم بيايد.
21- برداشت شخصي كردن: چنين مي پنداريد كه هر چرا كه ديگران ميگويند و يا انـجام مي دهند به نوعي در واكنش به شما مي باشد.
22- نكوهش كردن: شما ديگران را مسئول دردها و مشكلات خود ميدانيد. يـا آنـكه خود را مسئول تمام مشكلات مي پنداريد.
23- بايدها: از تعداد زيادي قوانين خشك و غير قابـل انـعـطاف كـه رفـتار ديگران و خودتان چگـونه بـايد بـاشـد پيروي مي كنيد و هنگامي كه ديگران آن قوانين را زير پا مي گـذارنـد خشمگين شده و در صورتي كه شما خودتان آنها را نـقـض كنيد، احساس گناه خواهيد كرد.
24- استدلال بر مبناي احساس: تصور مي كـنيد احساسات شما واقـعيت داشـتـه و هر آنچه احساس مي نماييد عينيت دارد. اگر احساس بدبختي ميـكنيد پس حـتـما بدبخت هستيد.
25- تـغـيـير دادن: تصور مي كنيد با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسي ديـگـران قـادر خواهيد بود آنها را به سليقه خود تغيير دهيد. چون اميدهاي شما براي شادكامي كاملا وابسته به ديگران است.
26- كم طاقتي نسبت به ناكامي ها: من اين بار هم شكـست خـوردم پـس بـهتر است ديگر ادامه ندهم.
27- بزرگنمايي: مشكلات و كمبودهاي زندگي يتان را بزرگنمايي مي كنيد.
28- توقع پاداش آسماني: انتظار داريد كه پاداش تمام نيكي ها و فداكاري هاي شما در زندگي به شما داده شود مانند فردي كه امتيازات را مي شمارد. و در صورتيكه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگين مي شويد.
به گامها و مراحل کسب مهارت مثبت اندیشی داشته باشیم:
گام اول : شما می توانید
شما دقیقا همانی خواهید شد که فکر میکنید هستید. موفقیت یا عدم موفقیت شما بستگی دارد به طرز تفکر شما از خودتان. اگر به خود بگویید که هدف یا آرزوی شما غیرممکن است، به آن دست نخواهید یافت
اگر بتوانید فکرتان را در مورد خود و تواناییهای خود تغییر دهید، زندگی شما تغییر خواهد کرد. واقعیت این است که "شما هر کاری را میتوانید انجام دهید" کافیست فقط این را باور کنید. مادامی که ایمان به انجام کاری داشته باشید، هیچ چیز غیر ممکن وجود ندارد. افکار خوب به تغییرات مثبت منتهی میشود و بالعکس
گام دوم: گفت و گوی درونی
بیایید فرض کنیم شما تصمیم گرفتید وزن کم کنید، به همین منظور در یک کلاس ورزشی ثبت نام میکنید. زمان رفتن به کلاس فرارسیده و شما خستهاید. شروع میکنید و با خود میگویید که " من خیلی خستهام و نمیتوانم باشگاه بروم" این همان افکار منفی است، چون واقعیت این است که با وجود یک مقدار خستگی هم میتوانید در کلاس حاضر شوید به منظور ایجاد انگیزه برای رفتن به باشگاه ورزشی،شما باید در مورد آن مثبت فکر کنید تا خود را وادار به رفتن کنید. برای مثال میتوانید به خود بگویید که من حتی برای 20 دقیقه هم که شده میتوانم در کلاس حاضر شوم. بعد میبینید که وضعیت جسمی و روحی شما به سمت بهبودی حرکت میکند
گام سوم: دنیا را عوض کنید
نکته قابل توجه که در مورد مثبت اندیشی وجود دارد مسری بودن آن است. اگر شما مثبت فکر کنید و افکار دلگرم کننده داشته باشید، این طرز تفکر را به اطرافیان خود نیز القا میکنید
کسانی را در نظر بگیرید که افرادی بسیار مثبت هستند. این افراد همواره دیگران را وادار میکنند به اینکه بهتر باشند. و تماس با این افراد باعث میشود بخشی از انرژی مثبت و روحیه شاد آنها به دیگران منتقل شود. به همین ترتیب کسانی که منفی باف هستند، سطح انرژی را در وجود دیگران پایین میآورند و هیچکس تمایلی به معاشرت و همراهی با آنها ندارد
با داشتن طرز تفکر مثبت،شما میتوانید انرژی خوب و مثبت را در اطراف خود نیز پراکنده کرده و جهان را به سمت بهتر شدن تغییر دهید
گام چهارم: رد کردن منفی ها
همیشه کسانی وجود دارند که آیه یاس میخوانند و انسانها را در انجام اهدافشان دلسرد میکنند. مثلا تصور کنید به یکی از بستگان خود میگویید که امیدوارید در یک دانشگاه خوب و معتبر پذیرفته شوید و ایشان در جواب شما بگویند:" تو از هوش لازم برای ورود به چنین دانشگاهی برخوردار نیستی" حال اگر شما به این ندای منفی گوش کنید، از پرداختن به افکار مثبت باز میمانید. پس اگر کسی به شما گفت که نمیتوانید کاری را انجام دهید، باید حرفهای او را کاملا فراموش کنید انسانهای بدبین خودشان را هم باور ندارند چه رسد به دیگران. بهترین راه مواجهه با انسانهای بدبین این است که به آنها اثبات کنید که اشتباه میکنند. فقط شما هستید که میتوانید تصمیم بگیرید که میخواهید چه کسی باشید و در زندگی چه کارهایی انجام دهید. اگر تصمیم به انجام کاری دارید مطمئن باشید حتما راهی برای انجام آن وجود دارد
چگونه برای زندگی بهتر افکار مثبت داشته باشیم؟
افکار از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید به خود و فرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم:
۱- نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.
۲- لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
۳- لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
۴- سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید»
۵- افکار خود را متوجه خوبیها و جنبههای مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبتنگر شویم.
۶- با خوشبینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشههای جدید مثبت شکل گیرند.
۷- هر روز صبح که از خواب بر میخیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماءالله روز خود را با نشاط و خوشبینی آغاز کنیم.
۸- از افراد منفینگر یا موقعیتهایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی میشوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
۹- به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی تواناییهای خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیشبینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازهای مهم هستند که ما آنها را مهم میپنداریم.
۱۰- به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
۱۱- از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم.
۱۲- به ندای منفی درونی خود و تلقینهای مخرب و نگران کنندهی دیگران بیتوجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
۱۳- به قدرت بیکران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترینها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید.
۱۴- از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم.
۱۵- در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
۱۶- در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم (فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.)
۱۷- از چشم و همچشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.
۱۸- هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه ی سعی و تلاش به آنچه بخواهیم میرسیم.
۱۹- قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهد شد.
۲۰- برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که میتوانیم آنها را از بین ببریم.
۲۱- از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی میشود خودداری کنیم.
۲۲- خود را از قید و بندهای آزاردهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسودهای داشته باشیم.
۲۳- از انزوا و گوشهگیری که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنیم.
۲۴- هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم.
۲۵- ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشدهایم به رختخواب نرویم.
۲۶- هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
۲۷- اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
۲۸- خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث میشود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهن
استفاده از تك گویی مثبت در موقعیت های اظطراب زا
سعی كنیم افكار مثبت یا تك گویی های مثبت ذیل را برای خودمان بارها تكرار كرده و به خودمان تلقین كنیم:
- من می خواهم این كار را به خوبی انجام دهم .
- من آمادگی خوبی دارم كه ...
- من می توانم این كار را انجام دهم.
- توانایی من به خوبی هر كس دیگری است كه اینجا ...
- هر مشكلی راه حلی دارد.
- هرنقطه ی پایانی ، آغازی دیگر است .
- هر بحرانی یك فرصت است .
- هر گذار و انتقالی یك نوع دیگر سازی و شكلی از تبدیل است .
- لیوان خالی برای دوباره پر كردن است .
- توانایی های بالقوه برای تغییرات مثبت ذاتی است .
- هر ضعفی می تواند به قدرت تبدیل شود .
- هر شكستی می تواند گامی به سوی پیروزی باشد .
- هر دردی می تواند محركی برای رشد باشد .
- هر از دست دادنی می تواند آغازی برای بخشش باشد .
- هر رخداد مصیبت باری یك سفر قهرمانانه است.
- من می توانم به هدفم برسم .
- من كاملاً مال خودم هستم و مردم مرا برای خودم دوست دارند.
- من كنترل زندگی ام را كاملاً به دست دارم.
- من از اشتباهاتم درس می گیریم .
- من فرد با ارزشی هستم.
جایگزین های زیر در صحبت هایمون استفاده کنیم :
به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود
به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت
به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی
به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای گرفتارم؛ بگوییم : در فرصت مناسب با شما خواهم بود
به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟
به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده
به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما
به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه
به جای فقیر هستم؛بگوییم : ثروت کمی دارم
به جای بد نیستم؛ بگوییم : خوب هستم
به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست
به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم
به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود
به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه
به جای من مریض و غمگین نیستم؛ بگوییم : من سالم و با نشاط هستم
به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم
به جای جملاتی از جمله چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟، چقدر خسته به نظر میآیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چراتوهمی؟، چرا رنگت پریده؟، چرا تلفن نکردی؟، چرا حال مرا نپرسیدی؟ بگوییم: سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم، همیشه در قلب من هستی و....
چند تمرین عملی
برای این که تفکر مثبتی داشته باشید، اول باید خودتان را بشناسید. برای اجرای ۶ گام این فهرست ها و جداول را تهیه کنید:
۱. احساسات/ علایق و نقاط قوت
کارتان را با نوشتن احساسات، علایق و نقاط قوت خود آغاز کنید. تحقیقات نشان داده اند که تنها ۲۰ درصد از مردم از نقاط قوت شخصی خود هر روز فعالانه استفاده می کنند. برای تعیین نقاط قوت خود گروهی که در آن قرار می گیرید را مشخص کنید، مثلا «موفق: همیشه می خواهید دستاوردهای بزرگ داشته باشید. فرمانده: می خواهید کارها را اداره کنید. مشاور: یک متفکر منظم هستید. جمع کننده: از جمع کردن افراد در کنار هم لذت می برید. احساسات و علایق شما به زندگی تان هیجان می بخشد.
۲. احساسات/ علایق، نقاط قوت و ارزش ها
ارزش های خود را به فهرست تان اضافه کنید. اصول معنی داری که اثر مستقیمی بر کار بعدی شما دارند را انتخاب کرده و فهرستی از اهداف مهم خود تهیه کنید. ارزش های رایج شامل شجاعت، عزم و امانت داری هستند. پنج ارزش را در جدول خود بگنجانید.
۳. فهرست مشارکتی
کارهایی که می خواهید انجام دهید را در طوفان مغزی بررسی کنید. سپس فهرستی از اهداف خود تهیه کنید.
۴. دایره کامل
نموداری با بیضی کوچکی در مرکز آن و محورهایی رو به بیرون رسم کنید. روی هر محور دایره ای بکشید که نماد یکی از حوزه های وسیع زندگی شما مثل روابط، سلامتی و تندرستی، شغل، معنویات، تحصیلات و... است. نقطه ای مشکی به نشانه میزان انجام درست وظایف هر گروه روی هر محور بکشید. هرچه نقطه مشکی به هر دایره نزدیک تر باشد، در آن حوزه بهتر عمل کرده اید.
۵. تنظیم جملات «می خواهم...»
پس از تفکر دقیق درباره همه موضوعات و تمرینات بالا و نوشتن پاسخ های خود، مجموعه ای از جملات «می خواهم....» را برای هر گروه اصلی زندگی خود تهیه کنید. مثال: گروه پولی: می خواهم بیشترین درصد ممکن را در برنامه ۴۰۱بازنشستگی خود سرمایه گذاری کنم. گروه شغلی: می خواهم در سال آینده کاری پیدا کنم که از آن لذت ببرم و در آن احساس چالش و ارزش داشته باشم.
این موارد را کاملا شفاف بنویسید. جملات «می خواهم..» را مثبت و قطعی بنویسید. آن ها باید «خاص، قابل اندازه گیری» و بر دارای مهلت معین باشند. بنابراین «می خواهم بیشتر مطالعه کنم» اثرگذار نیست. به جای آن بنویسید: «می خواهم ۲۰ صفحه در روز مطالعه کنم.»
جملات «می خواهم...» را بر اساس «احساسات، نقاط قوت و ارزش ها، مهارت ها و مزیت های حرفه ای و عواملی خارجی اثر گذار بر اهداف خود، مثل پیشرفت های تکنولوژیکی و ملاحظات بازار بنویسید. برای کوتاه مدت نیاندیشید.
۶. کاربرگ پل
در تمرین بعدی برای شناخت خود، «کاربرگ پُل» را تهیه کنید. این کاربرگ چهار موردی را نشان می دهد که «پلی برای رسیدن شرایط مطلوب» ایجاد می کند. فهرستی از شرایط فعلی خود، برای مثال: «من نامنظم کار می کنم و شرایط نامساعدی دارم»، آنچه آرزو دارید به دست آورید: «می خواهم در ۱۸ ماه آینده فلان مقدار پول به دست آورم»، چیزی که باید داشته باشید: «می خواهم هر ماه یک فعالیت خاص دوستانه/خانوادگی برنامه ریزی کنم» و آنچه خوب است اما ضروری نیست: «می خواهم ماهانه حداقل ۱۰ درصد درآمدم را در بازار سهام یا بازار مسکن سرمایه گذاری کنم» را تهیه کنید. جملات مربوط به خواسته ها، ارزیابی شرایط فعلی، بایدها و فهرست موارد خوب اما غیرضروری را با گروه های نمودار دایره ای خود مرتبط کرده و برای هر مورد مهلتی مشخص کنید. یاداشت همه موارد، باعث تمرکز تفکر و برنامه ریزی می شود.
در ساختار شخصیت ما انسانها ، افکار از چنان از چنان قدرتي برخوردارند كه ميتوانند سازنده يا ويرانگر باشند ، بنابراين بايد بياموزيم كه افكارمان را هوشمندانه كنترل كنيم تا در زندگي به موفقيتها و كاميابيهاي بزرگی دست يابيم . يكي از اين راهكارها يادگيري روشهايي است كه باعث مثبت انديشي در ما ميشود و افكار منفي را از ما دور ميكند .